ریشه یابی
فرزادوثوقی روزنامه نگار
ریشه یابی این موضوع که چرا قیمتها کنترل شده نبوده ونیستند وچرایی اینکه بازار مسکن هیچگاه به خریدار واقعی روی خوش نشان نداده ونمیدهد واینکه چرا سازههای مسکونی از کیفیت ومقاومت وطول عمر مناسب برخوردار نیستند باز میگردد به نبود نظارات وعدم تمایل به نظارت و فعالیت بدون توقف واسطه گران وسود جویان .
گاهی براین باور بودیم که اقتصاد ایران دولتی است ودولت اجاه تحرک به بخشهای خصوصی وتعاونی را نمیدهد اما دولت درمسیر واگذاری امور به بخشهای غیر دولتی سنگ تمام گذاشته و همه امور را به منظور رسیدن سریع به خواستگاه ویرانی اقتصادی به بخش غیر دولتی واگذار کرده که متخصص ایجاد تورم و احتکار و فعالیت برعلیه اقشار عمومیاست . فعالیتی که با شعار جنگ اقتصادی مهیج تر شده واین بهانه را ایجاد میکند که عوامل داخلی بی تقصیر واین عوامل خارجی هستند که در تمام مراحل سختیهای داخلی را ایجاد وتحمیل میکنند.
حالا مسکن ورفاه اجتماعی به خواستگاه غیر قابل دسترس ملت تبدیل شده اند . واکاوی این موضوع که چرا تورم به کانون خانواده و امنیت اجتماعی لطمه وارد میکند ضروری است چرا که تورم از وبا یا از کرونا خطرناک تر است. رشد تورم باغث فروپاشی در جامعهای میشود که قادر به کنترل آن نیست و حالا تدریجا در مرحله فروپاشی قرار گرفته ایم.
الزاما دراین فروپاشی نیازی به برخوردهای فیزیکی خشن نیست بلکه قهر عاطفی سخت تر و آسیب زننده تر از برخوردهای فیزیکی است. اینکه دلها از هم فاصله بگیرد ومعنویت و روحانیت به مسلخ برود وقربانی شود کافی است تا این جدایی تاثیرات شوم خود را باقی بگذارد.
نقطه سر خط -در بخش مسکن ورود به معنا و واکاوی اینکه چه عاملی باعث تجاری سازی صنعت ساختمان و انحصار طلبی در آن شده ضروری است. باید فرض کرد بورس مسکن در چهل سال گذشته پس از انقلاب هیچگاه سقوط نکرده و پیوسته با شاخصهای رشد یافته همراه بوده است اما چه میشود که حاصل رشد شاخص بررفاه اجتماعی وبرخورداری اقشار تاثیر گذار نیست .
ما هملن فرضیه شبح گونه دلالی وواسطه گری را پیگیری و واکاوی میکنیم رشد نجومیقیمت تمام شده مسکن،فقر شهرداریهای در رکود بازار مسکن یا همان شاخص ساخت وسازها ،نبود زمین ،افزایش چند صد برابری مصالح ساختمانی،تعطیلی تولید مصالح داخلی ،ورودمصالح خارجی علی الخصوص چینی وبدون کیفیت که عمر سازه را تعدیل وکیفیت ومقاومت را به حداقل رسانده ونبود نظارت سوال برانگیز وعمدی دراین رهگذر حکایتی عجیب و غریب از توطئهای شوم علیه اقتصاد ومردم داشته ودارد که میتوان انرا به خارجی هد نسبت داد اما با واسطه نفوذیهای به قدرت و عوامل خود فروخته و خیانتکار که برای کسب درصدی سود بازار کشور را فلج و به تورم حاد رسانده اند.
حالا قدرت خرید بطور کل از دست متقاضی واقعی خارج شده وبه زبان ساده ادم حسابیها قادر به خرید مسکن نیستند .
متقاضیانی که در صف تعاونیها پیر شدند ویا تمام سرمایه اعضا توسط یک نفر به تاراج رفته و حالا همه دنبال یک نفر میگردند وآن یک نفر دست نیافتنی در سیستم تعاونی با یک عمر زحمت اعضا شوخی کرده و ناپدید شده است.
همه چیز باز میگردد به نظارت ،صنعت نظارت قیمتی ترین وحساس ترین بخش ماجراست که با چشم بسته نمیتوان نظارت کرد اما میتوان اغماض وانکار کرد.
وقتی ناظران ما درجه شاگردی و خلافکاران ما درجه استادی داشته باشند عملا نظارت به یک فلسفه با خط بطلان تبدیل میشود.
ضعف در نظارت وترس از برخورد با فساد عامل اصلی تمامیاین فلاکت است در واقع ما برای فساد برنامه داریم وموفق بودیم اما برای نظارت و بهبود شرایط فاقد برنامه وتوفیق هستیم.
یازده دوره برگزاری مجلس و پنج دوره شوراهای اسلامیتنها برای تقویت رانت وفساد دارای توجیه است وقتی برای ورود به این دو پارلمان سرودست میشکنند واز فقردر قالب رای تقاضای مشروعیت میکنند و وقتی به مقصود میرسند آن کار دیگر میکنند .
به نظام نظارتی ما وابسته به هر قطب قدرت دراین مسیر نمره صفرتعلق میگیرد چرا که عدم نظارت وجرات برخورد به تولید فلاکت امروز منتهی شده است و باز بینی وواکاوی سیر فلاکت دورنمای خوشی را عرضه نمیکند.///انتهای پیام707 کلمه